کاغذ رنگی

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

چند وقت پیش به دلیل روحیه طنازی ای که در درونم احساس کردم ( حالا بگذریم از اینکه این روحیه رو فقط و فقط خودم حس میکنم و نمیدونم چرا هرچی بیشتر بروزش میدهم دیگران بیشتر به بی مزه بودنم پی میبرند!) تصمیم گرفتم دوباره شعر بگم البته این بار در وادی طنز. طنزی که همه معتقدند فاخرش خوبه ولی خوشبختانه هیچ جا پیدا نمیشود!از اونجایی که حضور بسیار فعالی در شبکه های اجتماعی دارم ( گرچه به صورت خصوصی در شبکه های اجتماعی زندگی میکنم) اولین جایی که منتشر کردم یکی از این فضاها بود. ساعات زیادی از انتشار مطلب نگذشته بود که از گوشه و کنار دوباره همین فضا مجازی به گوشم رسید که این شعر که از دوبیت هم فراتر نرفته بود به شدت در حال گسترش است. اگر نگوییم مثل باکتری ولی شبیه قارچ! بود. این اتفاق برایم خوشایند بود به دلیل اینکه فکر نمیکردم این شعر با این همه استقبال رو برو شود و خدا رو شکر خیلی ها دوستش داشتند. این شد که از این به بعد تصمیم گرفتم بیشتر در وادی طنز به پیاده روی بپردازم و اصولا برنامه روزانه برای قدم زدن در این محیط داشته باشم.
و اما آن دو بیتی که باعث حیرت همگان شد:
مادرم! دیگر تلاشی در پی دختر نکن
شاخ شمشاد خودت را بی جهت پرپر نکن
گفتن شعر مکرر بی غرض ورزی که نیست
گفته ام من بی مخاطب هست ولی باور نکن
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۳۹
سید احسان حسینی