کاغذ رنگی

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

در این مدت که بازار اظهارنظر و موضع گیری در برابر سخنان ترامپ  حسابی گرم است، مدام در این فکر بودم که چه بگویم و اصلا چه می توان گفت.

خیلی ها حرف زدند، خیلی ها اظهار نظر کردند، موضع گرفتند، از حماقت ترامپ گفتند، از خلیجی که همیشه فارس می ماند سرودند و... . 

آن ها که تا چندی پیش سپاه را می کوبیدند، اکنون، در این طوفان لجن پرانی ترامپ، در قامت حامی سپاه ظاهر شدند، هم آن ها که اعتماد به آمریکا را بزک کرده بودند و سنگ مذاکره را به سینه می زدند و توافق بد را بهتر از عدم توافق می دانستند، تاریخ را به یادمان می آورند و از سابقه سیاه یک کشور در چهل سال و شصت سال گذشته می گویند. عده ای که چند ماه قبل برای مطامع پوچ انتخاباتی و ریاست چند روزه دنیا، از هیچ گونه تفرقه و جناح بندی و دودستگی واهمه نداشتند، هم الآن فهمیده اند تنها این اتحاد است که می تواند پشت ایالات متحده را بشکند و... .


بگذریم. حرف زیاد است و مجال کم. خدا را شکر در این مدت بسیار دیدیم و شنیدیم و شنیدید و دیدید.

فقط یک سوال

تجربه ای که در دهه هشتاد برای دکتر روحانی و همراهان درس نشد، آیا در دهه نود عبرت می شود؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۶ ، ۲۳:۵۱
سید احسان حسینی

پیرامون سخنرانی اخیر دکتر جهانگیری که اشاره کردند به اطلاعشان از رخنه فساد در جاهای حساس چندتا پیش فرض به ذهنم رسید:


1) تذکر جناب دکتر به اطلاعشون از مفاسد، محض خاطر جمعی من و شماست. از این باب که شما اصلا نمی خواد نگران باشید من حواسم به همه چی هست ( این مورد از سنخ همون افاضات شاه مخلوع بر مقبره کوروش بیچاره است که با تبختر صدا در گلو انداخت که کوروش بخواب من بیدارم. بعد کشور رو دو دستی تقدیم انقلابیون کرد)


2) بعد از اتفاقات اخیر، یک دفعه آقای جهانگیری متوجه فساد و رخنه های خطرناکش شده اند و تصمیم دارند پس از چهار سال تهیه مقدمات، از این پس به مبارزه با فساد بپردازند و اتفاقا از برادر خود نیز شروع کنند (هیچ ارتباطی هم بین دستگیری آقا مهدی عزیز و دغدغه مبارزه با فساد اسحاق خان وجود نداره. اصلا این چه ربطی داره به اون!؟)


3) جناب جهانگیری با این حرف اطلاعاتشون رو به رخ دیگر رقبا کشیده و به همگان اثبات کردند انقدر مسئولیت شناسند که نه تنها میدونند که فساد هست بلکه از رخنه ها هم خبر دارند


4) هی بگید "بگم بگم" بده. حالا خوبه دکتر جهانگیری همه چی رو بیاد بگه!؟


5) نمیدونم چرا یاد دختر مظلوم وزیر شریف آموزش و پرورش افتادم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۶ ، ۱۵:۲۳
سید احسان حسینی

امروز دکتر روحانی در نطق مهمشان به این نکته اشاره کردند که دیوار یک جناح همیشه کوتاه بوده و هست. این سؤال برای من هم به وجود آمده. واقعاً چرا این گونه است؟ چرا یک گروه اوایل انقلاب متهم بودند به اسلام آمریکایی، دهه هفتاد محافظه کار و بنیادگرا می‌خواندندشان، جنبش سبز آنها را متقلب نامید و در عصر جناب روحانی، تندرو؟ اگر انتقاد کنند افراطی‌اند وگر زبان به کام گیرند محکوم؟ چه شده است که همه چماق ها بر سر یک عده است؟ چه بر ما رفته که ریاست حترم جمهور با وقاحت تمام از دیوار کوتاه حرف می‌زنند و هم ایشان، رقیب را متهم می‌کنند به دیوارکشی؟ مگر می‌شود یک ام و دو هوا؟ مگر می‌شود آنها که همیشه طعم دیوار کوتاه را چشیده‌اند دیوارکشی کنند؟ مگر می‌شود چماق به دست بود و چماق خورد؟

روحانی در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاه ها

به کدام تدبیر امید بسته‌اید؟! با چه امیدی دوباره تکرارش کردید؟! چگونه ممکن است دم از آزادی دانشگاه و دانشجو زد و خبرگزاری همین دانشجویان را نواخت؟ مگر همین جنابتان نبودید که کمتر از یک ماه پیش، بلا شدید و باریدید بر دکتر سلام؟ مگر جشنشان را عزا نکردید؟ با چه رویی حرف از آزادی انتقاد می‌زنید؟ چه شد "زنده باد مخالف من!" کدام زنده باد؟ کدام مخالف؟ روسیاهی‌تان را کدام آب و صابون توان زدودن است؟

حضرت روحانی! این دقیقا همان سوالی است که شما باید پاسخگوی آن باشید. واقعاً چرا یک جناح همیشه تشویق می‌شود و یک جناح مدام تنبیه؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۶ ، ۱۵:۲۳
سید احسان حسینی

( یادداشت در شماره 91 ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات)


تابستان که می‌شود، روزها که کش می‌آیند، نوبت خواب تابستانی دانشگاه‌ها فرا می‌رسد. دیگر هیاهوی گذشته را ندارند و اگر نگوییم پرنده هم پر نمی‌زند ولی به ندرت دیده می‌شود. به جز معدود دانشجویانی که در دانشگاه حضور دارند آن هم با هدف خلاصی هرچه سریع‌تر از این اسارتگاه، دیگر کمتر کسی از آن‌ها یاد می‌کند. بالاخره زمان استراحت است بعد از نه ماه استراحت. دوران نقاهت است پس از درمان. از طرف دیگر برای نه ماه استراحت پیش رو آمادگی به حساب می‌آید. پس نوعی تمرین هم هست برای مسابقه بزرگ. در این شرایط که علم وعلم آموزی رسماً در تعطیلات به سر می‌برند، این گوشه شهر اما خبر دیگری است. کسانی که به دلایل مختلف گذرشان به چمران و مدیریت و سعادت آباد می افتد، هنوز هم با خیل عظیمی از جوانان مشتاق مواجه می‌شوند که به دانشگاه پناه می‌برند. دانشجویانی که علی القاعده یا باید در رختخواب باشند و یا برای گذران مهنت بار زندگی دانشجویی در پی کارهای پوچ بدوند. اما اینجا حکایتش فرق دارد. اینجا دانشگاه امام صادق علیه السلام است. دانشگاهی که ادعای مرجعیت علمی دارد با دانشجویانی که رویای تحول علوم انسانی را در سر می‌پرورانند. باید هم متفاوت باشد.

هر ساله، با اتمام ترم تحصیلی، تازه دوره‌های مختلف تابستانی پا می‌گیرند. دوره‌هایی که بعضاً از دغدغه‌های سرکوب شده دانشجویان در طول تحصیل برخاسته‌اند. از دوره‌هایی که دانشکده‌ها برگزار می‌کنند گرفته تا آن‌ها که بسیج دانشگاه متولی اصلی‌شان است. از مدرسه تابستانی دعوت تا دوره جهادی سامرا. از دوره‌های محتوایی شبیه والعصر تا مهارتی‌هایی مثل قلم. هر کدام مشتری‌های خود را دارند و به اقتضاء خود سرشان حسابی شلوغ است. با کمی دقت نظر به راحتی می‌توان دریافت که این دوره‌ها فرصتی مغتنم به شمار می‌آید. فرصتی که شاید هر زمان و مکانی، دیگر نتوان به آن دست یافت. حضور اساتید مدعوی که شاید دسترسی به آن‌ها سخت باشد، معاشرت با سال بالایی‌هایی که اکنون هر کدام در حوزه خود صاحب نظرند، طرح مباحثی که جایگاهی در دروس مصوب ندارند و هزاران مورد دیگر فقط بخشی از مزیت‌های این دوره‌هاست که باید به آن‌ها ارج نهاد. اینکه هر کس به چه میزان از این سفره پربرکت سهم می‌برد بستگی به ظرفیت و توانش دارد. بی شک هر آنکه توفیقش بیش، از این خوان متنعم‌تر. یادمان نرود این همان فرصتی است که مولایمان علی علیه السلام به آن سفارش نمود که: "اغتنموا الفرصة فانها تمر مر السحاب". فرصتی که چند سالی در اختیار هرکس قرار می‌گیرد و تا چشم بهم بزنیم گذشته و ما می‌مانیم و حسرت روزهای رفته. روزهایی که اگر بود چنین می‌کردیم و چنان. غافل از آنکه اگر قرار بود تکانی بخوریم همان وقت می‌خوردیم و امروز خوابش را نمی‌دیدیم.

خلاصه امسال هم به روال سال‌های گذشته، تابستان دانشجویان دغدغه مند دانشگاه امام صادق حسابی شلوغ بود و البته پر بار. دانشجویانی که نه تنها عرصه جنگ نرم را شوخی تلقی نکرده‌اند، بلکه آمادگی برای این کارزار را وظیفه خود می‌دانند. کسانی که باروتشان فکر است و سلاحشان قلم. و چه خوب سردارانی خواهند بود در این جنگ غبار آلود نرم!

امید است که همه دانشگاهیان از این خواب تابستانی بیدار شوند؛ چرا که اگر سیل بیاید همه را خواهد برد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۶ ، ۱۹:۵۵
سید احسان حسینی